یاداشتی برای خودم

باسلام اینجا محلی است برای یادداشت های شخصی

یاداشتی برای خودم

باسلام اینجا محلی است برای یادداشت های شخصی

نویسنده :  کونوسوکی ماتسوشیتا

درباره نویسنده 

«مرد خوشبخت زیر درخت چنار» مفهوم ژاپنی نام کونوسوکی ماتسوشیتاست

 کونوسوکی ماتسوشیتا در سال 1894 در دهکده‌ای در کشور ژاپن به نام واسامورا به دنیا آمد. ماتسوشیتا فرزند کوچک خانواده ده نفری خود بود. بر پایه معیار‌های ژاپنی آغاز سده بیستم، افراد خانواده ماتسوشیتا را می‌توان خانواده مرفه به شمار آورد اما در سال 1899 به دلیل ورشکستگی پدر، اوضاع اقتصادی خانواده فروپاشید و مرحله جدیدی از زندگی برای ماتسوشیتا و خانواده اش آغاز شد. ترک محل سکونت، دوری از خانواده، ترک تحصیل، پرداختن به کار سخت، مصائبی بود که ورشکستگی پدر برای او به ارمغان آورد. به دلیل فقر و بیماری و نداری، ماتسوشیتا در 27 سالگی خود، تمام اعضای خانواده خود را از دست داده بود. این سالها همراه با ابتلاء وی به نوعی بیماری ریوی بود که تا پایان عمرش گریبان گیر او بود. او در سال 1917، در حالی که در شغل خود موفق بود شرکت محل کار خود را ترک کرد و تصمیم گرفت از آن به بعد برای خود کار کند. او از یک دوران کودکی سخت، یک دوره شاگردی، کارآموزی فرهیخته گردید و به راهی تازه گام نهاد.

ماتسوشیتا در سال 1917 با 100 ین پس انداز خود و چهار نفر دستیار، کسب و کار خود را آغاز کرد. این مبلغ برابر 5 ماه حقوق وی بود. کارخانه ماتسوشیتا در درون خانه‌ای اجاره‌ای دو اتاقه وی برپا گردید. همه سطح موجود برای کارکردن 5/14 متر مربع بود. در آن زمان کارکنان کارخانه ماتسوشیتا نه تجربه کاری داشتند و نه صاحب منابع مالی و پیوند و ارتباطات بودند. در این زمان ماتسوشیتا کار خود را با تولید یک محصول و آن هم نوعی سرپیچ اغاز کرد عناصر چهارگانه خلاقیت، خطرپذیری، سخت کوشی، فروتنی و شیوه‌های جدید مدیریتی ماتسوشیتا باعث شد که در طی 72 سال از تأسیس کارخانه ماتسوشیتا، محصولات این کارخانه (پاناسونیک) برای تمام مردم دنیا شناخته شده باشد و کمتر سازمانی در طول عمر خود به موفقیت‌هایی که کارخانه ماتسوشیتا دست یافت، دست یافته باشد. در این سالها، او نه تنها شرافت و بزرگی خانواده را باز گرداند، بلکه جلال و شکوه اقتصادی و اجتماعی گذشته را پشت سر گذاشت. ثروت او چنان فزون شد که مقایسه دارایی‌های وی با پدر یا پدربزرگ وی بی‌معنی بود.

زندگی ماتسوشیتا مانند زندگی افسانه‌ای پریان بود که به حقیقت می‌پیوست. در حقیقت زندگی وی شبیه به قطار تندرو شهر بازی بود که با سرعت به قله می‌رسید و با شتاب در سرازیری قرار می‌گرفت. کودک تهی دست سالهای 1899 به جایگاهی رسید که در پایان عمر خدمات نیکوکارانه وی بالغ بر 276 میلیون دلار شد. چندین کتاب در مورد مدیریت و سرشت آدمی به نگارش درآورد که سرلوحه برنامه مدیران شد.

تأسیس مؤسسه صلح و شادمانی، تأسیس دانشگاه مدیریت و حکومت ماتسوشیتا، پدیدآوردن جایزه ژاپن، از جمله کارهای برجسته وی در دهه پایانی عمرش است. دریافت دکترای افتخاری از دانشگاه واسدا، دریافت نشان شهر لوس آنجلس، دریافت نشان از سوی دولت هلند از جمله دستاورد‌های اوست. کونوسکی ماتسوشیتا در ساعت 10 بامداد 27 آوریل 1989 در بیمارستان درگذشت.

از منظری دیگر

کونوسوکی ماتسوشیتا بنیانگذار شرکت ماتسوشیتا، که در ژاپن به پدر مدیریت معروف است، با وجود مواجه شدن با مشکلات بی شمار و بیماری طاقت فرسا در دوران کودکی، فرصت عمری طولانی درحد یک قرن یافت تا نقش خود را در جامعه ژاپن و سراسر دنیا ایفا کند. او که ابتدا در کارگاههای ساخت بخاریهای زغالی و مغازه های دوچرخه فروشی کار می کرد، در جوانی به عنوان سیم کش به استخدام شرکت برق اوزاکا درآمد، اما تمایل ذاتی او به داشتن هیجان در کار، او را واداشت تا پس از هفت سال کار آنجا را رها سازدو با سرمایه اندک، شرکت ماتسوشیتا را تأسیس کند.

او در ابتدا به تولید و عرضه ابداعات خود یعنی سرپیچ لامپ، دوشاخه تبدیل و چراغ قوه دوچرخه با نام تجاری «ناسیونال» پرداخت. ماتسوشیتا در شیوه مدیریتی خود، سبکی انسانی و طبیعی و به تعبیر خودش منطبق و موافق با قوانین هستی داشت. اساس فلسفه مدیریت او توجه به انسان بود. او با اینکه خود از تحصیلات رسمی بهره چندانی نبرده بود اما هنر مشورت و استفاده از استعدادهای انسانی همکاران خود را به خوبی نمایان می ساخت. مفاهیم انسان شناسانه بسیاری را می توان در شیوه و نگرش مدیریتی او یافت که به دلیل سادگی و پاکی به مرز فطرت آدمیان نزدیک است و هنر او در به کارگیری و پیاده سازی این مفاهیم در عرصه عمل نهفته است؛ مفاهیمی همچون تبعیت از قوانین طبیعی، توجه به خردجمعی، مشارکت ایده ها، اعتماد به کارکنان، تمرکز بر نقاط قوت افراد، مشورت با کارکنان، فکر باز و آزاد و روح فروتنی داشتن، جدیت، انتقادپذیری، وظیفه شناسی، ارزش نهادن به کار و تلاش برای تعالی انسان. او اغلب به کارکنانش می گفت وقتی مشتری می پرسد شرکت شما چه چیزی می سازد آنان باید جواب دهند شرکت ماتسوشیتا الکتریک «انسان» می سازد.

او به سبب داشتن اندیشه های والا و آینده نگر، یک سال پس از جنگ جهانی دوم، در پاسخ به نقش تخریبی جنگ، موسسه PHP را در راه صلح و خوشبختی بشر بنیان نهاد و تا آخر عمر ریاست آن را برعهده گرفت. در سال ۱۹۸۰ نیز با انگیزه تربیت رهبران برای حل مشکلاتی که ژاپن با آن روبرو بود دانشکده حکومت و مدیریت ماتسوشیتا را تأسیس کرد. در سال ۱۹۳۲ در سالگرد تأسیس شرکت، ضمن برشمردن ماموریت شرکت، یک برنامه بلندمدت ۲۵۰ ساله را که شامل ۱۰ برنامه ۲۵ ساله برای ۱۰ نسل کاری بود اعلام داشت و مأموریت حقیقی شرکت را تولید بی انتهای کالا به فراوانی آب آشامیدنی و دراختیار گذاشتن آن برای مردم به ارزانی آب آشامیدنی دانست. او معتقد بود از این طریق فقر برچیده می شود.

از منظری دیگر

«کونوسوکی ماتسوشیتا»، که در27 نوامبر 1894 دریکی از روستاهای اطراف استان « واکایا » در جنوب خاوری « اوزاکا » متولد شد، فرزند یک کشاورز ساده ای بود که دچار فقر و تنگدستی شد.

وی در نه سالگی مدرسه را رها کرد و ابتدا در یک کارگاه منقل سازی مشغول شد، سپس در فروشگاه دوچرخه و پس از آن به عنوان کارآموز« سیم کش » در شرکت برق اوزاکا فعالیت خود را در پانزده سالگی آغاز کرد.


او در همین دوران از یک بیماری رنج می برد، با وجود این، موفق شد یک سرپیچ لامپ اختراع کند که مورد پذیرش قرار نگرفت، به همین دلیل از شرکت برق استعفا داد و با گرفتن وام فعالیت خود را به طور مستقل آغاز کر. و پس از مدتی موفق شد، سفارش هایی برای تولید صفحه های عایق بادبزن های برقی را به دست آورد. وضع مادی او بهبود یافت و توانست به کمک همسر فداکار و برادر همسرش کارخانه کوچک ابزار برقی ماتسوشیتا را در 24 سالگی دایر کند.


در سال 1925 فراورده های ناسیونال را به ثبت رسانید، و دو سال بعد نخستین کالای کارخانه که یک چراغ قوه چهار گوش بود به بازار عرضه کرد. نخست ده هزار چراغ قوه را به طور مجانی دراختیار فروشگاه های خرده فروش قرارداد که تبلیغ بسیار مهمی در سطح کشور بود، این روزها فراورده های ماتسوشیتا الکتریک با نام های : پاناسونیک، تکنیکز و کواسار به فروش می رسانید.


ماتسوشیتا می گوید : با خواندن سرگذشت هنری فورد آلمانی که در تولید انبوه اتومبیل پیش آهنگ بود به راز گسترده کردن دامنه تقاضا و کاهش بهای واحد کالا پی بردم.

در سال 1932 یعنی 38 سالگی همه کارمندانش را گرد آورد و فلسفه ی، هدف فعالیت کارخانه را تشریح کرد وی در آن اجتماع گفت « مأموریت صاحب یک صنعت آنستکه برنا داری چیره شود و فقر را از جامعه دور سازد. » و راههای مناسب را برای کسب ثروت را پیشنهاد نماید.

دادوستد و تولید تنها به این معنا نیست که کارخانه ها ورزشگاه ها غنی و پرمایه شوند بلکه همه جامعه باید ثروتمند و غنی شوند. جامعه برای افزایش ثروت خود به پویایی و نشاط وسرزنده بودن بازرگانان و صاحبان صنایع نیاز دارد. تنها در پرتو چنین شرایطی است که تولید تجارت رونق پیدا می کند، مأموریت واقعی ماتسوشیتا الکتریک، تولید تعداد – پایان ناپذیری از فراورد هاست، تا از این راه بتواند صلح و نیک فرجامی را در سراسر زمین برقرار سازد.


ماتسوشیتا، برای راهنمایی و هدایت فعالیت های روزانه و تشویق و پرانگیزه نمودن هر یک از اعضاء شرکت از ایشان خواست تا کسب حضال و ویژگی های زیر را و جهه ی همت خود قرار دهند.

1 – روحیه خدمت در صنعت 2 – روحیه انصاف و مروت 3 – روحیه همنوایی و همیاری 4 – روحیه کوشش برای پیشرفت 5 - روحیه ادب و فروتنی 6 – روحیه همسازی با قوانین طبیعی 7 – روحیه سپاس 


ماتسوشیتا در سال 1946 یعنی 52 سالگی مؤسسه p h p – «پی - اچ – پی» را بنیان نهاد. که مفهوم آن « آرامش و نیک بختی از راه رونق » است.


در سال 1980 دانشکده حکومت و مدیریت ماتسوشیتا گشایش یافت تا درباره اندیشه ها و سیاست های : آموزش و پرورش، اقتصاد، سیاست و دیگر زمینه ها، به گونه ای به پژوهش بپردازد که موحبات پیشرفت و توسعه ژاپن و جهان را فراهم سازد.


ماتسوشیتا در سال 1983 برای دگرگونی جهان طرح یگانه و تازه ی گفت و شنود کیوتو ( توکیو ) را ارائه داد پاره ای از اندیشه های وی در زیر می آید :


1 – داشتن احساس واقعی از خویشتن – زنان و مردان جوان خوشبختی و سعادت را زمانی احساس خواهند نمود که به شرکت هایی بپیوندند که بر اساس غنی کردن توانایی جسمی و روحی شکل گرفته باشند انسانی که از احساس و درک واقعی خود برخوردار است بر نقاط ضعیف و کاستی های خود آگاه است و در همان زمان مصمم است که در ارزیابی خود از موقعیت و شرایط، با درستی و پیش بینی عمل کند.


2 – اعتماد به دیگر همکاران که در یک واحد فعالیت دارند – من اغلب این احساس را دارم که هر یک از کارمندانم، از من آگاهتر و توانا تر است. من به کارمندانم برای آنچه می دانند و آنچه در وجود خود دارند، اعتماد می کنم. کسی که پی ببرد مورد اعتماد قرار دارد، می کوشد تا بیشترین نیروی خود را به کار ببندد و سرانجام موفق 
می شود.


3 – داشتن مدیریت گسترده و وسیع : من برای رسیدن به هدف های همگانی پیوسته و متحد، از مدیریت گسترده و وسیع بهره می گیرم و آن را سیاست بنیادی شرکت قرار داده ام. مدیریت گسترده و وسیع یعنی اعتماد کردن به کارمندان، برقرار کردن ارتباطات روان بین کارمندان، بالا بردن روحیه کارگران، یک پارچگی سازمان از این نوع مدیریت سود فراوانی به چنگ آورده ام.


4 – توجه به تمامی انسانی : استعداد از وفاداری و شایستگی مهم تر است، دقت نظر، و شناخت و پی بردن به استعداد هر کارمند و واگذار کردن کارهایی که در خود استعداد آنهاست، به آنها از مسئولیت های مهم و بزرگ مدیریت است. با برخورداری از شناخت میزان استعداد افراد، اندرز به آن ها و راهنمایی آنها، از سوی سرپرستان و نیز همت و کوشش نیرومند، هر کس می تواند یاد بگیرد، تا در ترازوی رضایت بخشی به کار بپردازد. اگر تنها به سوی نقاط منفی کارگر چشم بدوزیم هرگز نمی توانیم، بدون تردید و وسواس کار مهم و مسئولیت داری را به او بسپاریم.



5 – نه برای لقمه ای نان، بلکه برای ارزش ها : آنچه مسلم است. جهان بینی و نگرش افراد متفاوت است، بنابراین نمی توان گفت به ناچار یکی از آنها درست و بقیه نادرستند. صرفنظر از هر نگرشی که داریم هرگز نباید در برابر مسائل اساسی تزلزل و تردید گرفتار شویم. وقتی مدیران بلندپایه در اندیشه و رفتار خود ثابت قدم باشند، طبقه زیر دست، به آن ها اعتماد و اطمینان پیدا می کنند و با یقین قلبی در فکر و رفتار ایشان پیروی خواهندکرد. اما در عین حال به نظر مدیران بزرگ به چیز دیگری غیر از فکر و کردار ثابت نیاز دارند و آن ها دانستن آرمان ها و هدف های متوالی است. اگر طبقه زیردست آگاهی پیدا کنند که تنها برای لقمه ای نان کار نمی کنند بلکه برای آماج بلند تلاش می کنند، برانگیخته خواهند شد تا به پیوستن به آرمان های مشترک همکاری صمیمانه تری را در حرکت واحد صنعتی، خدماتی یا آموزشی، را سرعت بخشند. باری، آنچه یک کارمند نیاز دارد، فلسفه ای است که به فکر، اندیشه و رفتار او غالب و جهت دهد و این سه را رهبری کند مدیران بلند پایه همیشه در این فکر هستند که برای کارمندان خود فلسفه متعالی شرکت را روشن کنند تا به رشد و پرورش شخصیت کارمندان خود کمک نمایند.

موارد دیگر : 

- آموزش ضمن خدمت – یکی از نیازهای جهان کار، در دنیای امروز آموزش دائمی یا آموزش ضمن خدمت است.

- با برنامه ریزی درست و با آموزش مناسب می توان به یک مدیریت توانا و نیرومند تبدیل شد .

- چشم بستن و به اندیشه دیگران توجه نکردن زیانی جبران ناپذیر به همراه دارد.

- وقتی تنها یک نفر یک سازمان را می گرداند، کارها به صورت کلانی سردرگم در می آید.

- مدیریت شبیه کسی است که به زیر دستان امکان کار، رشد و ترقی می دهد که نتیجه شیرین آن را درک کند.

- کارگردان وزیر دستان، نه تنها باید از سود و زیان شرکت اطلاع داشته باشند، بلکه باید از سیاست ها و هدف های شرکت نیز آگاه باشد.

- چگونگی بهره گیری از شیوه ای جدید و میزان استفاده از تازه ها در سرنوشت شرکت صنعتی یا آموزش مؤثر است.

- تأمین کیفیت یکسان و ممتاز کالا، تماس موقعیت تولید کننده است و خریدار می تواند مشوق آن باشد.

- هیچ گاه نباید از دشواری های آینده نگری و به جلو نگاه کردن خسته، دلسرد و نا امید شد.

- اگر چه ممکن است فشارهای اقتصادی و خانوادگی از آمادگی برای خطر پذیری بکاهد، اما هرگز نباید متوقف شد.

- زمانی که فراورده ها و تولیدات خوب باشد و خدمات رضایت بخش باشد، نیازی به رویا رویی نخواهد بود. 

- اگر با مشتریان خود با خوشرویی و احترام رفتار نکنید و زبان عذ رخواهی نداشته باشید هرگز موفق نخواهید شد.

- برای کاستن از هزینه های غیر لوازم همه افراد از بالا تا پایین باید کوشش کنند.

- مرغوبیت کالا می تواند قیمت فروش را به همراه بیاورد.

- در هر کاری باید تمام تلاش ها روی تولید جنس مرغوب متمرکز شود.

- در روزگار نابسامان و در هم برهم – مثل زمان ما – مدیر باید همه تلاش خود را صرف چیره شدن بر ناهمواری ها کند.

- مدیر باید به گونه ای رفتار کند که همکاران و کارگران وی نه تنها اطاعت بی قید و شرط، بلکه، با تمام وجود پیشنهاد های او را بپذیرد.

- تنها همکاری و همفکری کارگران و همکاران می تواند لیاقت مدیر را نشان دهد.

- باید بیاموزیم کارها را با وسعت اندیشه دنبال کنیم نه با تنگ نظری و بینش کوتاه.

- باید به همه اندیشه ها نگاه کرد و شایسته ترین آنها را پذیرفت و بکار بست.

- تا زمانی که همه راه ها را بررسی نکرده اید، تصمیم قطعی نگیرید.

- اگر بخواهید از همه ی خطرها پرهیزکنید، هرگز به جایی نخواهید رسید.

- یک مدیر موفق هرگز نمی تواند نسبت به رفاه و آسایش کارگران بی تفاوت باشد.


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی